سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 
ترجمه متن خطبه حضرت زهرا (س)
 

ترجمه متن خطبه حضرت زهرا (س)

* حمد و سپاس الهی

حضرت لحظه‏ای مکث کردند تا هم همه جمعیت فرو نشست و سر و صداها خاموش شد. سپس کلام خود را با حمد و سپاس الهی و درود بر پیامبر خدا آغاز کرد. از شنیدن صدای فاطمه دوباره مردم به گریه افتادند. بعد از سکوت و آرامش فاطمه (علیهاسلام) کلام خود را چنین آغاز فرمود: خداوند را سپاس برآنچه نعمت داد و به قلب‏ها الهام فرمود؛ و مدح و ستایش برای خدایی که به نعمت‏های عامه‏اش قبل از استحقاق ابتدا کرد و هرگونه نعمتی را ارزانی داشت و یکی پس از دیگری بر ما فرو ریخت نعمتهایی که از شماره بیرون است و جزای آنها را هرگز نتوان داد و نهایتش را نتوان فهمید.
انسانها را ترغیب فرمود که شکر او را به جای آورند تا او نعمت‏هایش را فزونی بخشد و پی در پی عطا کند و از آنها طلب حمد و سپاس کرد تا نعمتهایش را بر آنها بریزد و آنها دوباره همانند آن نعمتها را از او درخواست کنند.

* گواهی به وحدانیت الهی

و اشهد ان لا اله الا الله و گواهی می‏دهم که معبودی جز الله نیست، خدایی یگانه و بی‏شریک، و این کلمه توحید کلمه‏ای است که نتیجه‏اش اخلاص است و در قلبها ریشه دارد توحید در فطرت انسان نهاده شده و هر کس به آن اندیشید آنرا با عقلش مطابق دانست.
خدایی که چشم‏ها توان دیدنش را و زبانها توان وصفش را و خیالات توان چگونگی‏اش را ندارند.
او همه چیز را از هیچ پدید آورد و برای آفرینش آنها الگو و نمونه‏ای نداشت؛ بلکه آنها را به قدرتش آفرید و به اراده‏اش خلق کرد بدون اینکه به آنها نیازی داشته باشد یا از آنها فایده‏ای ببرد؛ و این نبود مگر اینکه حکمتش را پایدار کند و بر طاعتش آگاهی دهد، قدرتش را اظهار کند و مردم را بنده خود گرداند و دعوتش را گرامی دارد.
و سپس بر طاعت خود ثواب و بر معصیتش عقاب نهاد تا بندگان را از خشم خود باز دارد و به سوی بهشت فرا خواند.

* گواهی به رسالت محمد صلی الله علیه و آله

و اشهد ان ابی محمدا عبده و رسوله و گواهی می‏دهم که پدرم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و رسول خداست و خداوند او را برگزید قبل از اینکه به او ماموریت دهد و او را نام نهاد قبل از آنکه او را در ظاهر پدید آورد و او را انتخاب کرد قبل از اینکه پیامبرش کند؛ چه، آفریدگان در علم غیب خدا مستور و در پرده ترسها نگه داشته شده و با عدم، دست به گریبانند و خداوند پی‏آمد کارها را می‏داند و بر رویدادهای روزگار احاطه دارد و به جایگاه کارهای شدنی آشناست.

خداوند رسولش را فرستاد تا فرمان خود را تمام و کامل کند و اراده حتمی‏اش را در مورد اجرای احکامش ظاهر سازد و تقدیرات قطعی‏اش را نافذ فرماید. و چون دید امتها فرقه فرقه شده و دینهایشان پراکنده گشته، هر دسته به دور آتشی جمع و به بت‏ پرستی مشغولند و با اینکه خدا را می‏ شناسند منکر او شده‏اند، لذا ظلمت‏ها را با نور محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) روشن کرد و تیرگی قلبها را زدود و موانع را از جلو چشم‏ها برداشت و مردم را هدایت فرمود و از گمراهی رهانید و کوری‏ها را به بینایی تبدیل کرد و آنها را به دین قویم خود هدایت و به راه مستقیم دعوت فرمود.

سپس خداوند آن حضرت را به مهربانی و اختیار و خواست و رغبت و ایثار خویش قبض روح کرد و از رنج و زحمت این دنیا آسوده نمود و ملائکه ابرار اطرافش را گرفته، به رضوان پروردگار غفارش رساندند و در مجاورت خداوند فرمانروای مقتدر جای دادند.


* اشاره به قرآن بعنوان عهد الهی

درود الهی بر پدرم که پیامبر و امین وحی و برگزیده و منتخب و مورد پسند خداوند است و سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد.

سپس فاطمه (علیهاسلام) رو به اهل مجلس کرد و فرمود:
شما ای بندگان خدا مورد خطاب امر و نهی الهی و حاملان دین و وحی او هستید تا نسبت به این دین درباره خود امین باشید و به دیگر امتها هم برسانید.
ای مردم در بین شما خداوند عهدی گذاشته است و آن کتاب ناطق خدا، قرآن صادق و نور درخشان و چراغ تابناک است که دیدگاه‏هایش روشن و اسرارش آشکار و ظواهرش درخشان است؛ قرآنی که پیروانش مورد غبطه دیگران و پیروی‏اش کشاننده به سوی بهشت و حرف‏شنوایی از آن موجب رهایی است.

به وسیله قرآن می‏توان به برهان‏های روشن و حرمت‏های دورباش زده و شواهد روشن و استدلالات کافی و فضائل مورد پسند و امور جایز و بخشیده شده و قوانین حتمیه الهی دست یافت.

* احکام اسلام برای هدایت انسانها

ای مردم مسلمان؛ خداوند تبارک و تعالی ایمان را موجب پاکی شما از شرک قرار داد و نماز را برای دوری از تکبر ،و زکات را باعث طهارت روح و فزونی در روزی ،و روزه را برای پایداری اخلاص ،و حج را موجب استواری دین ،و عدل را برای تقویت دلها، و پیروی از ما اهل بیت را موجب نظم ملتها، و پیشوائی ما را برای امان از تفرقه ،و جهاد را موجب عزت اسلام، متین کرد .

و چنین مقدر فرمود که صبر موجب استحقاق پاداش ،و امر به معروف مصلحت اندیشی برای همگان ،و نیکی به پدر و مادر سپری از خشم پروردگار، و صله رحم موجب زیاد شدن عمر،و قصاص موجب جلوگیری از خونریزی‏ها گردد ،و وفای به نذر سبب بخشش باشد ،و و کامل کردن ترازوها موجب عدم زیان ،و نهی از آشامیدن شراب برای پاکی از پلیدی، و دوری از تهمت ناروای جنسی پرده‏ای برای جلوگیری از لعن، و ترک دزدی موجب حفظ عفت جامعه شود.

و خداوند شرک را حرام فرمود تا در ربوبیت او اخلاص باشد؛« فاتقوالله حق تقاته» پس آنگونه که شایسته است تقوای الهی را پیشه خود کنید و جز در حال مسلمانی از دنیا نروید و در اوامر و نواهی الهی اطاعت کنید زیرا فقط بندگان عالم از خداوند خوف دارند.

سپس فاطمه (علیهاسلام) فرمود:
«ایهاالناس! بدانید من فاطمه‏ام و پدرم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است. آنچه را که می‏گویم از اول تا به آخر صحیح است. نه سخن بیهوده می‏گویم و نه کار ناروا انجام می‏دهم.

* معرفی نسب خویش و علی علیه السلام با پیامبر

من دختر آن پیامبرم که خداوند درباره‏اش فرمود: « فرستاده‏ای از جانب من به سوی شما آمده که زحمت‏های شما بر او گران است و نسبت به اصلاح شما حریص است و با مؤمنین رؤوف و مهربان. اگر نسب او را بشناسید می‏دانید که او فقط پدر من است نه هیچ‏یک از زنان شما و اوست برادر امیرالمؤمنین علی علیه السلام نه هیچیک از مردان شما و چه خوب است منسوب بودن به آن حضرت که درود خداوندی بر او و خاندانش باد.

*نجات از گمراهی و شرک با رسالت پیامبر

آن حضرت رسالت خویش را ابلاغ و اندرزهای خود را انجام داد. از هر مرتبه‏ای از شرک دور بود و رمق مشرکین را گرفت و با حکمت و پند نیکو، ایشان را به راه پروردگارش دعوت فرمود؛ بتها را شکست و گردن ‏فرازان را سرکوب کرد تا شکست خوردند و گریختند. کم‏‎کم ظلمتها رفت و صبح هدایت دمید و حق روشن شد و زعیم دین لب گشود و های و هوی شیطان فرو نشست.

فرومایگان منافق نابود شدند و گره‏های کفر و پراکندگی گشوده شد و کلمه اخلاص (لا اله الا الله) در زبانها پیچید در حالی که شما بر لب پرتگاه گودال جهنم بودید.

و شما از شدت ضعف جرعه هر آشامنده و طعمه هر خورنده و آتش گیره هر شتابانی بودید و همه بر سر شما قدم می‏گذاشتند و شما را له می‏کردند آب گندیده می‏خوردید و غذای شما گوشت خشک شده و برگ درختان بود، با حالتی ذلیل همیشه در ترس بودید که مبادا اطرافیان بریزند و شما را به یک حمله بربایند.

* نقش علی علیه السلام در رسالت پیامبر

پس خدای تبارک و تعالی را به پدرم محمد (صلی الله و علیه و آله و سلم )از آن وضع اسفبار نجات داد و بعد از همه مقدمات و بعد از آنکه گرفتار مردم قوی و گرگان عرب و طاغیان اهل کتاب شدید، خداوند هر آتشی را که بر افروختند خاموش کرد و هر گاه شیطانی سربلند می‏کرد و متجاوزی چون مار، اجتماع مسلمین را تهدید به مرگ می‏کرد، آن حضرت برادرش علی امیرالمومنین (علیه السلام) را به کام آنها می‏فرستاد و علی علیه السلام هم دست از آنها برنمی‏داشت مگر اینکه آنان را گوشمالی داده شراره آتش آنان را خاموش می‏کرد.

آری؛ علی در راه خدا رنج‏ها دیده و تلاشها نموده است. به رسول خدا نزدیک و نسبت به اولیاء خدا سرور بود. آستین همت را بالا زده، خیرخواه و کوشا و رنج ‏دیده و زحمتکش بود در حالیکه شما در آسایش و رفاه بسر می‏بردید و به فکر خود بودید.

از نعمت‏ها بهره‏ مند و آسوده و بی‏خیال در کمین ما نشسته بودید که اوضاع چگونه می‏چرخد و گوش بزنگ اخبار بودید. در وقت استراحت زودتر از دیگران بر زمین می‏نشستید و در موقع جنگ پا به فرار می‏گذاشتید.

* غصب ولایت علی علیه السلام

پس هنگامی که خداوند برای پیامبرش، خانه پیامبران و جایگاه برگزیده برگزیدگانش را انتخاب کرد در بین شما کینه و نفاق آشکار و جامه دین فرسوده گشت، افراد گمراه خموش به نطق آمدند و فرومایگان پست به صحنه درآمده، سرکردگان تبهکار نعره کشیدند و در میدانها جولان دادند.

شیطان سرش را از گریبان برآورد و شما را به سوی خود فرا خواند و شما را اجابت کننده دعوت خود یافت که گول او را خورده‏اید. سپس در آزمایش خود، شما را بی‏وزن و ناچیز دید و چون تحریکتان کرد و به خشم آمدید و بر غیر شتر خود داغ زدید (شتر دیگران را به نام خودتان غصب کردید) و به آبشخور دیگری وارد شدید! بله.

هنوز چیزی از رحلت رسول خدا نگذشته بود و زخم و جراحت فقدان او هنوز به هم نیامده و بهبود نیافته بود، بلکه هنوز جسد رسول خدا دفن نشده بود که شما از ترس اینکه فتنه‏ای به پا شود شتاب کردید و خلافت را ربودید. آگاه باشید که با این عمل در فتنه و آشوب سقوط کرده و جهنم را که بر کافران احاطه دارد برای خود برگزیدید.


[ چهارشنبه 92/10/4 ] [ 8:14 عصر ] [ علی یوسف نیا ]
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 70
کل بازدیدها: 178721